English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 217 (5380 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
choice of words U کلمه بندی
word choice U کلمه بندی
wording U کلمه بندی
diction U کلمه بندی
verbiage [American English] U کلمه بندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
expression U ابراز کلمه بندی
expressions U ابراز کلمه بندی
phraseology U کلمه بندی انشاء
wording U جمله بندی کلمه بندی
phrase U کلمه بندی سخن موجز
phrase U کلمه بندی کردن
phrased U کلمه بندی سخن موجز
phrased U کلمه بندی کردن
phrases U کلمه بندی سخن موجز
phrases U کلمه بندی کردن
phrasal U مربوط به کلمه بندی
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
Other Matches
hyphen U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphens U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
logogriph U نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
worded U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
word U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
least significant bit U رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
prefixes U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefix U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
statute at large U چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
markers U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
word U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augment U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
worded U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augmented U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
marker U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augmenting U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augments U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
Persian rug U [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
to rime one word with another U یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
ring shift U جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
hypertext U روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
synonym U کلمه مترادف کلمه هم معنی
syllables U جزء کلمه مقطع کلمه
syllable U جزء کلمه مقطع کلمه
synonyms U کلمه مترادف کلمه هم معنی
lsb U رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
soft U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softer U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
enclitic U متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
softest U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
keyword U 1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
shifts U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
softer U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softest U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineaments U طرح بندی صورت بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
lineament U طرح بندی صورت بندی
classification U طبقه بندی رده بندی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparent U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load U بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
parol U کلمه
verb U کلمه
worded U کلمه
word U کلمه
MOTs U کلمه
MOT U کلمه
road sense U کلمه
word for word <adv.> U کلمه به کلمه
exactly <adv.> U کلمه به کلمه
word for word U کلمه به کلمه
verbs U کلمه
verbatim <adv.> U کلمه به کلمه
to the letter <adv.> U کلمه به کلمه
letter for letter <adv.> U کلمه به کلمه
faithfully <adv.> U کلمه به کلمه
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
word mark U علامت کلمه
reserved word U کلمه محفوظ
word length U درازای کلمه
watchwords U کلمه رمزی
word length U طول کلمه
full word U تمام کلمه
watchword U کلمه رمزی
code words U کلمه رمز
control word U کلمه کنترل
computer word U کلمه کامپیوتری
wordmonger U کلمه پرداز
word time U زمان کلمه
function word U کلمه دستوری
instruction word U کلمه دستورالعمل
ghost word U کلمه غیرمصطلح
fullword U تمام کلمه
code word U کلمه رمز
cliche U کلمه مبتذل
word processor U کلمه پرداز
word processors U کلمه پرداز
toneme U کلمه متشابه
data word U کلمه داده
half word U نیم کلمه
passes U کلمه عبور
passed U کلمه عبور
pass U کلمه عبور
the root of a word U اصل کلمه
catchword U کلمه راهنما
password U کلمه رمز
passwords U کلمه رمز
hyphenation U تقسیم کلمه
chain U از کلمه قبلی
triliteral U کلمه سه حرفی
word mark U نشان کلمه
doubleword U کلمه مضاعف
oaths U کلمه قسم
oath U کلمه قسم
double word U کلمه مضاعف
vocable U کلمه صوتی
trisyllable U کلمه سه هجائی
qualifier U کلمه توصیفی
qualifiers U کلمه توصیفی
chains U از کلمه قبلی
full word U کلمه کامل
tessera U کلمه عبور
ablaut U تصریف کلمه
verbatim U کلمه بکلمه
graph U هجای کلمه
literatim U کلمه بکلمه
fixes U که اندازه کلمه
memory word U کلمه حافظه
synonyms U کلمه مترادف
graphs U هجای کلمه
parts of speech U اقسام کلمه
machine word U کلمه ماشین
synonym U کلمه مترادف
alphabetic word U کلمه الفبایی
mosul U نکته کلمه
word processing U پردازش کلمه
letter perfect U کلمه بکلمه
prickleback U کلمه ماهی
etymon U ریشه کلمه
numeric word U کلمه عددی
adverbum U کلمه بکلمه
formative U کلمه مشتق
fix U که اندازه کلمه
fallal U کلمه بی معنی
falderol U کلمه بی معنی
keyword U کلمه کلیدی
classification U طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing U مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classifications U طبقه بندی کردن طبقه بندی
word of mouth U صدای کلمه شفاهی
central U کلمه با طول کوتاه
polysyllable U کلمه چند هجایی
channel status word U کلمه وضعیت مجرا
polysyllables U کلمه چند هجایی
morpheme U بسیط کلمه واژک
pease U جمع کلمه pea
passwords U اسم شب کلمه عبور
password U اسم شب کلمه عبور
initialling U حرف اول کلمه
kwic U کلمه کلیدی در متن
initialled U حرف اول کلمه
initialing U حرف اول کلمه
keyword in context U کلمه کلیدی در متن
initialed U حرف اول کلمه
folk etymology U کلمه سازی توده
initial U حرف اول کلمه
stand alone word processor U کلمه پرداز خودکفا
psw U کلمه وضعیت پردازنده
dedicated word processor U کلمه پرداز اختصاصی
disyllable U کلمه یاقافیه دوهجایی
septet U کلمه هفت بیتی
catachresis U استعمال غلط کلمه
octet U کلمه هشت بیتی
end spell U خاتمه هر کلمه رمز
initials U حرف اول کلمه
status word U کلمه وضعیت نما
in the p sense of the word U بمعنی واقعی کلمه
program status word U کلمه وضیت برنامه
word oriented computer U کامپیوتر کلمه گرا
channel command word U کلمه فرمان محرا
word processing program U برنامه پردازش کلمه
word processing center U مرکز پردازش کلمه
word processing operator U متصدی پردازش کلمه
mnemonic U استاندارد اختصار کلمه
word processing society U انجمن پردازش کلمه
chute U مخفف کلمه پاراشوت
Recent search history Forum search
1frangible
2New Format
1postside
1tink and grow rich
1A hero can affect on the people.
2مهرآسا
1معنی‌‌‌‌‌‌کلمه‌ی‌عشرت
1Evolution
1معنی لغوی کیسینگ در رشته مهندسی آب چیست؟
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com